تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت پنجاه و ششم
زمان ارسال : ۲۷۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
با چشمانی پرسشگر نگاهش میکنم. خودش داوطلبانه خواسته که حرف بزند؛ بنابراین بهتر میبینم سکوت کنم تا معذب نشود و خودش تا همانجایی که میخواهد و مصلحت میبیند این ماجرا را تعریف کند.
- دو هفته پیش اومده بود در مدرسهی پریا. گفته بود میاد دنبال بچهم. چیزی به تولد پریا نمونده؛ هفت سالش که تموم بشه قانونا میتونه اونو ازم بگیره.
میگوید و هق میزند.
- مگه الکیه. حتما یه راهی
هانا
00خیلی بده ک ما زنا همیشه ب خاطر بچهامون کوتاه میام و چشم رو خیلی واقعیتا میبندیم .رمانت و دوست دارم 😘